گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 6
تحولات درونی مقدمه انقلاب بزرگ- 2







رفتن به تحولات درونی مقدمه انقلاب بزرگ- 2 صفحه 2 صفحه 2 از 2 با این اوصاف، کسانی که فکر میکنند، باید گوشهاي
بخوابند تا امام زمان، عجلاللهتعالیفرجه، ظهور بفرماید و جهان را از عدل و قسط پر کند، سخت در اشتباهند. مردم ما باید بیشتر
بکوشند، بیشتر مبارزه کنند، و این تحول و تکامل نفسی را هر چه سریعتر در روح و قلب خود ایجاد نمایند تا باعث تسریع در ظهور
حضرت شوند اما در عین حال باید بدانید که امام حاضر است و بر اعمالتان نظارت دارد. امام پیروان خود را رها نکرده و به دست
هواها نسپرده، مراقب آنهاست ;اگر به آنها ناراحتی برسد، قلب مبارکش به درد میآید، اگر خونریزي ناحقی در جایی صورت
بگیرد، حضرت ناراحت میشود. آن بزرگوار مراقب است و با تمام وجود میکوشد تا این تحول نفسی را در این امت و این مردم
به وجود بیاورد. اگر جوانان ما در اعتقادشان به خود بقبولانند امام زمان در میان آنها زندگی میکند و شاهد اعمالشان است. رفتار
و زندگی و فداکاري و مرگ و حیات آنان تغییر کیفی پیدا میکند و چه بسا جهش بزرگی در حرکت تکاملی جوانان ما به سوي
مدینه فاضله ایجاد شود. این ویژگی را متاسفانه جوانان ما از دست دادهاند ;شاید براي لحظاتی یا روزهایی درباره وجود مبارکش
صفحه 44 از 62
فکر میکنند و بعد او را به فراموشی میسپارند. آنها امام زمان را به صورت اسطورهاي در تاریخ به شمار میآورند. این اشتباه
محض است. امام زمان حضور دارد و هر عملی را که ما انجام میدهیم میبیند و میشنود. روزي که مردم ما به این اعتقاد برسند و
آن را لمس کنند، بزرگترین جهشها در راه تکامل زندگیشان به وجود میآید ;و این، قدم اصلی براي تسریع در ظهور حضرت
است. بر اساس همین فلسفه است که مکتب تشیع همواره یک آرزوي مقدسی را در قلب پیروان خود میپروراند و آن، آرزوي
ظهور حضرت حجت، علیهالسلام، و ریشهکن کردن ظلم و ستم و سیطره عدل و داد بر این جهان است. هر کسی در زندگی
آرزویی دارد و بر اساس آرزوهایش میتوان شخصیت او را شناسایی کرد. آرزو اساسیترین محرك یک انسان در فعالیتهاي
روزمره اوست. انسانی که آرزو و طلب و خواستهاي نداشته باشد، یک مرده متحرك است. افراد آرزوهاي مختلفی دارند. مکتب
تشیع به پیروان خود تعلیم میدهد که فقط یک آرزو داشته باشند و آن، ظهور امام زمان حضرت حجت، عجلاللهتعالیفرجه، است.
چراکه شیعیان میدانند اگر او ظهور بفرماید همه مشکلاتشان رفع میشود. تمام مشکلات وقتی حل میشود که مدینه فاضله آن
بزرگوار به دست مبارکش پیاده شود. پس میبینید که تشیع بزرگترین آرزوها را در یک آرزوي واحد براي پیروان خود معین، و به
آنها تلقین میکند و به آنان اطمینان میدهد که اگر این آرزو برآورده شود، تمام مشکلاتشان رفع خواهد شد و تمام آرزوهایشان
به نتیجه خواهد رسید. در حال حاضر نیز، اگر مردم ما به این حقیقت روشن آگاه شوند که تنها یک آرزو دارند و آن، ظهور
حضرت بقیۀالله، علیهالسلام، است ;و بعد هم بدانند که او در میان آنان زندگی میکند، مراقب اوضاع آنهاست، دل او از این رنجها
و خونریزیها خونین است، و خودش آرزو دارد که هرچه زودتر ظهور فرماید، به این نتیجه میرسند که وظیفه ماست تا براي تسریع
در ظهور حضرتش هر چه شدیدتر، و هر چه سریعتر در خود تحول ایجاد کنیم و خود را آماده سازیم و به آن درجه از رشد عقلی و
ایمانی و اخلاقی برسانیم که توان تحمل آن وجود مبارك را داشته باشیم. مطمئن باشیم که اگر به آن درجه از آگاهی رسیدیم، به
طور قطع و یقین حضرت ظهور خواهد فرمود ;و انقلاب مقدس اسلامی ما بزرگترین جهش تکاملی در مسیر این تغییر نفسی انسانها
بوده است، پس بزرگترین قدم در راه ظهور مهدي موعود، عجلاللهتعالیفرجه، است. بنابراین وظیفه دیگر ما پاسداري از دستاوردها
و ارزشهاي انقلاب اسلامی و ایثار و فداکاري در راه رسیدن به آرمانهاي آن است. از خداي بزرگ میخواهم که فرج آن حضرت
را نزدیک فرماید. از خداي بزرگ میخواهم که به ما عرفانی دهد تا وجود او را در میان خود لمس کنیم. از خداي بزرگ
میخواهم که انقلاب مقدس ما را به پیروزي نهایی برساند. از خداي بزرگ میخواهم که ابرقدرتها و صهیونیستها و توطئهگران را
نابود کند.
ما برآریم شبی دست و دعایی بکنیم!
سیدحسین هاشمی?نژاد بدون تردید دعا کردن براي حضرت صاحب الزمان، علیه?السلام، نصرت و یاري اوست، چون یکی از
انواع نصرت یاري کردن به زبان است، و دعا براي آن حضرت یکی از اقسام یاري کردن به زبان است قرآن مجید می?فرماید: و اذا
حییتم بتحیۀ فحیوا باحسن منها او ردوها ( 1) و هرگاه محبت و ستایش شدید به بهتر یا نظیر آن جواب دهید. در تفسیر علی ابراهیم
قمی ذیل آیه شریفه می?گوید: سلام و کارهاي نیک دیگر. ( 2) پر واضح است که دعا از بهترین انواع نیکی است، پس اگر مؤمن
براي مولاي خود خالصانه دعا کند مولایش نیز براي او دعا می?کند و دعاي آن بزرگوار کلید همه خیرات و برکات و فلاح و
رستگاریست. شاهد و مؤید این مدعا روایت ذیل است. جمعی از اهالی اصفهان از جمله ابوالعباس احمد بن النصر و ابو جعفر
محمد بن علویه نقل کردند که: شخصی به نام عبدالرحمن در اصفهان ساکن بود که شیعه بود. از او پرسیدند: چرا به
امامت?حضرت امام علی النقی، علیه?السلام، معتقد شدي؟ گفت: چیزي دیدم که سبب اعتقاد محکم من شد. من مردي فقیر بودم
و زبان و جرات داشتم، در یکی از سالها اهل اصفهان مرا از شهر بیرون کردند. من با جمعی دیگر براي شکایت?به دربار متوکل
صفحه 45 از 62
رفتیم، در حالی که در دربار بودیم دستور از او صادر شد، که علی بن محمد بن الرضا، علیه?السلام، را حاضر کنند. به یکی از
حاضران گفتم: این مرد کیست که دستور احضارش داده شده؟ گفت: او مردي علویست که رافضیان معتقد به امامتش هستند.
سپس گفت: چنین می?دانم، که متوکل او را براي کشتن حاضر می?کند و گفتم: از اینجا نمی?روم تا این مرد را ببینم چگونه
شخصی است. گوید: پس آن مرد سوار بر اسب آمد و مردم از سمت راست و چپ راه، در صف ایستاده به او نگاه می?کردند
هنگامی که او را دیدم محبتش در دلم جا گرفت. شروع کردم در دل براي او دعا کردن که خداوند شر متوکل را از او دفع نماید،
او در بین مردم پیش می?آمد و به کاکل اسبش نگاه می?کرد نه به چپ نظر می?کرد و نه به راست. من در دل دعایم را تکرار
می?کردم. هنگامی که به کنارم رسید صورتش را به سویم گردانید. سپس فرمود: خداوند دعایت را مستجاب کند و عمرت را
طولانی نماید و مال و فرزندت را زیاد سازد. از هیبت و عظمت او به خود لرزیدم و درمیان رفقایم رفتم و پرسیدند چه شد؟ گفتم،
خیر است و به هیچ کس نگفتم. پس از این ماجرا به اصفهان برگشتم، خداوند به برکت دعاي او راههایی از مال دنیا به من گشود
به طوري که امروز من تنها هزار هزار درهم ثروت در خانه?ام دارم غیر از اموالی که خارج از خانه دارم. و صاحب ده فرزند شدم و
هفتاد و چند سال از عمرم می?گذرد، من به امامت آن بزرگوار قائلم که آنچه در دلم بود دانست و خداوند دعایش را درباره?ام
مستجاب کرد. ( 3) اي دوستان امام زمان، علیه?السلام، خوب در این روایت?بنگرید که چگونه یک انسانی که اهل ایمان نبود به
خاطر یک دعا براي حضرت هادي، علیه?السلام، و دعاي آن امام همام در حقش صاحب ثروت و عزت و ایمان و تقوي گردید.
اگر ما که از شیعیان و دوستان حضرت صاحب?الزمان، علیه?السلام، هستیم براي آن بزرگوار دعا کنیم و متقابلا حضرت ما را دعا
بفرمایند چه برکات عجیبی در زندگی ما پیدا خواهد شد. مرحوم آیۀ الله موسوي اصفهانی در کتاب مکیال المکارم، مطلبی را به
این شرح نقل می?کند: یکی از برادران صالحم برایم نقل کرد که آن حضرت را در عالم رؤیا مشاهده کرده و آن بزرگوار به او
4) تا کی ?) .« من براي هر مؤمنی که پس از ذکر مصائب سیدالشهدا در مجالس عزاداري دعا می?کند، دعا می?کنم » : فرموده?اند
به اشک و آه تمنا کنم ترا جانا بیا دمی که تماشا کنم ترا امید دل به راه وصالت نشسته?ام تا یک نظر به آن قد رعنا کنم ترا
وقت?سحر امید اجابت رود که من با سوز دل دعا به سحرها کنم ترا گفتم چه چاره آتش سوزان عشق را گفتا به آب دیده تسلی
کنم ترا اي مشعر و منا ز صفاي تو با صفا من از صفا و مروه تمنا کنم ترا از درد هجر تو دل مجروح ناله کرد گفتم به وصل یار
مداوا کنم ترا اي غایب از نظر به خدا، من هم از خدا چون هاشمی همیشه تقاضا کنم ترا راستی چه شیرین است زندگی در زیر
سایه?اش و در زمان حضورش. در خاتمه این بحث دست?به دعا برمی?داریم و می?گوییم: پروردگارا! لباس فرج را بر اندام
زیباي دلربایش بپوشان و دل نازنینش را با بشارت ظهورش مسرور فرما، و توفیق دیدار جمال ملکوتیش را با عافیت نصیب گردان
بمنک و کرمک یا ارحم الراحمین اي حجت کردگار مهدي اي خاتم هشت و چار مهدي تنها نه منم اسیر عشقت عالم به غمت
دچار مهدي تا کی ز براي دیدنت من آواره هر دیار مهدي مسرورم از اینکه با نگاهت کردي تو مرا شکار مهدي یاد تو بود فروغ
جانم در خلوت شام تار مهدي بر چوبه دار عشق باشد نام تو مرا شعار مهدي بیچاره دل شکسته من دارد ز تو انتظار مهدي تااز سر
لطف پا گذاري بر دیده اشکبار مهدي با این دل بیقرار و زارم بگذار شبی قرار مهدي با بنده رو سیاه عاصی یک لحظه بیا کنار
مهدي با ناله زار هاشمی گفت دستی به دلم گذار مهدي در بهترین و عالیترین حالات براي فرج آن نازنین دعا کنیم! متاسفانه بسیار
دیده می?شود که در محافل دینی و جلسات مذهبی اهمیت فوق?العاده و خاصی به دعا براي فرج آن عزیز داده نمی?شود، در
حالیکه شیعه حاجتی مهمتر از فرج آن بزرگوار ندارد و وظیفه این است که در بهترین اوقات و اماکن اجابت دعا اول فرج آن امام
همام را از خدا مسئلت کنیم. یکی از علماي وارسته و برجسته نجف به کربلاي معلی مشرف می?شود و در حرم مطهر امام حسین،
علیه?السلام، شرفیاب محضر مقدس امام عصر، علیه?السلام، می?گردد، حضرت به او می?فرماید: فلانی ببین، این جا که دعا
مستجاب است مردم به فکر من نیستند و براي فرجم دعا نمی?کنند. سپس حضرت تصرف ولایتی می?فرمایند و آن عالم ربانی
صفحه 46 از 62
خواسته?هاي مردم را می?شنود که هر کدام براي حوایج?خصوصی خود دعا می?کنند، حضرت می?فرمایند: شنیدي حتی یک
نفر از این زائرین نگفت?خدایا فرج مهدي، علیه?السلام، را برسان. براي اینکه خوانندگان گرامی بااوقات اجابت دعا و اماکن
اجابت دعا بیشتر آشنا گردند به اوقات و اماکن اجابت دعا اشاره می?کنیم که هرگاه دوستان حضرت و شیفتگان وصال در آن
لحظات خاص و در آن اماکن مقدس قرار گرفتند براي فرج امام زمان، علیه?السلام، دعا کنند. اوقات اجابت دعا 1. سحر 2. بعد از
نماز واجب 3. بین صلوتین 4. بین الطلوعین 5. هنگام آمدن باران 6. هنگام وزیدن بادها 7. هنگام شنیدن اذان 8. هنگام رؤیت هلال
9. در قنوت نماز وتر 10 . هنگام رؤیت کعبه 11 . هنگام غروب خورشید 12 . ایام و لیالی ماه مبارك رمضان 13 . روز عرفه 14 . شب
. و روز جمعه 15 . هنگام صف آرایی لشگریان حق در مقابل باطل 16 . شب عید فطر 17 . شب عید قربان 18 . شب نیمه شعبان 19
شب اول ماه رجب 20 . هنگامی که نیمی از خورشید غروب کرده و نیم دیگرش در حال غروب است که در روایت دارد حضرت
زهرا، سلام?الله?علیها، به غلامش می?فرمود: بالاي بلندیها، و پشته?ها برو، چون دیدي نصف قرص خورشید از افق غروب کرده،
. 2. القمی، علی?بن?ابراهیم، تفسیرالقمی ، ج? 1، ص? 145 به من اعلام کن تا دعا کنم. ( 5) پی?نوشتها: 1. سوره نساء ( 4)، آیه 8
3. الراوندي، سعید بن هبۀ?الله، الخرائج و الخرائج، باب حادي عشر در معجزات حضرت هادي. 4. موسوي اصفهانی،
. 5. طرائف?الحکم، ج? 1، ص? 365 . مکیال?المکارم، ج? 1، ص? 386
میعادگاه منتظران
در حسرت یک نگاه! بیش از هزار سال است که مسجد مقدس جمکران میعادگاه منتظران و سجده?گاه مشتاقان کوي مهدي،
علیه?السلام، است. و هر شب چهارشنبه هزاران عاشق دلسوخته از گوشه و کنار ایران اسلامی و دیگر کشورها به این مسجد رو
می?آورند تا شاید نشانی از آن یار غایب از نظر بیایند. به منظور فراهم آوردن امکان ارتباط گسترده?تر خوانندگان موعود با
مسجد شریف جمکران بر آن شدیم که در هر شماره صفحاتی را به این مسجد اختصاص دهیم. مطالبی که در این صفحات درج
می?شود همگی توسط معاونت فرهنگی مسجد مقدس جمکران تهیه و تدوین شده و در اختیار علاقه?مندان موعود قرار گرفته
است. اگر چه قابل انکار نیست که راههایی براي دیدن امام زمان، علیه?السلام، وجود دارد، اما باید دانست که دیدار آن بزرگوار،
آن هم در دوران غیبت، یک اصل اساسی و ضروري نیست. در زمان ظهور پیامبر، صلی?الله?علیه?وآله، و حضور امامان بزرگوار،
علیهم?السلام، نیز بسیاري از پیروان صادق و شیعیان راستین بودند که حتی براي یک بار هم توفیق دیدار نیافتند. آنچه در دوران
غیبت، اصل اساسی و وظیفه شیعیان به شمار می?رود، انتظار صادقانه و کسب آمادگیهاي لازم براي یاري رساندن به امام زمان،
علیه?السلام، و همراهی با او در احیاي ارزشهاي اسلام و قرآن است. کسی که همواره در حالت انتظار به سر می?برند و با اصلاح
خویش، نسبت?به پیروي و اطاعت از مولاي غایب خود اصرار می?ورزد، اگرچه بظاهر امام زمان، علیه?السلام، را نبیند، ولی
هرکس در انتظار » : همواره خود را در محضر او، و وجود گرامی او را در کنار خویش احساس می?کند. در روایت آمده است که
به گونه?اي دیگر «. قائم، علیه?السلام، به سر ببرد، همچون کسی است که در خیمه امام زمان، علیه?السلام، و در خدمت او باشد
می?توان گفت: اگر مقصود ما از دیدار امام زمان، علیه?السلام، فقط دیدن چهره او باشد، بدون اینکه از معنویات حضور شریفش
بهره?اي برگیریم و با مدد تعالیم او به مقام قرب و اطاعت?خدا نزدیکتر شویم، این خود یک خسارت بزرگ است. و اگر مقصود
ما آشناتر شدن دلمان با نور محبت و ولایت او و شدت یافتن عزیمت و تلاش?مان براي اطاعت و فرمانپذیري از خداست، این خود
بدون دیدار آن حضرت نیز حاصل می?آید. کسی که با نقش امام زمان، علیه?اسلام، در شریعت آشناست و فرمایشها و دستورات
آن بزرگوار را می?شناسد و به آنها عمل می?کند، بدون تردید مورد عنایت آن مولاي موعود است و چه بسا در فرصتی
پیش?بینی نشده توفیق دیدن و شناختن او را نیز پیدا کند. اما کسی که بدون توجه به حقوق امام زمان، علیه?السلام، و بدون رعایت
صفحه 47 از 62
تکلیف خود نسبت?به او، همواره فقط در جستجوي دیدن امام زمان، علیه?السلام، است، اگرچه آن حضرت را ببیند، از این
جستجو و دیدار بهره?اي بایسته نخواهد برد. البته همواره شیفتگانی سوخته?دل و عاشقی پاکباخته بودند و هستند که پس از طی
مراحل عالی معرفت و اطاعت از مولا، و به دنبال مبارزه?هاي طولانی با نفس و پشت پا زدن به جلوه?هاي رنگارنگ و دلفریب
دنیا، دم از اشتیاق جانکاه و شوق هستی سوز خود نسبت?به دیدار آن حجت الهی زده و می?زنند. در آن مرحله، خود این عشق و
اشتیاق راهگشاست، و آن محبوب حقیقی، خود راه دیدار را نشان می?دهد، و به وعده?گاه وصال دعوت می?فرماید. زیرا مسلم
است که محبت و شوق آن بزرگوار نسبت?به آنان، شدیدتر و فراوانتر از محبت و شوق آنان نسبت?به اوست. با این همه باز هم
پذیرفتنی است که مردم عادي نیز در پی کسب فضیلتی یا به منظور برآورده شدن حاجتی، انگیزه دیدار آن پیشواي عالمیان را داشته
پیمان انجام همیشگی کاري استحبابی همچون نماز اول × ، تصمیم صادقانه بر ترك گناه یا گناهانی خاص × : باشند. در این زمینه
تداوم هر × ، زیاد صلوات فرستادن و دعا براي تعجیل فرج نمودن × ، استمرار بر نماز شب، زیارت عاشورا، زیارت جامعه × ، وقت
دوره کردن قرآن کریم ? × ،« آل یس » مقید بودن به دعاي ندبه و زیارتهایی خاص همچون زیارت × ، روزه دعاي عهد و دعاي فرج
رفتن به زیارت معصومین، علیهم?السلام، و مساجدي خاص همچون مسجد × ، و حج?بیت?الله?الحرام به نیابت از آن حضرت
خواندن آیات و روایاتی ویژه پس از هر نماز. راههاي تجربه × ، سهله و مسجد جمکران و انجام اعمال مخصوص آن طی چهل هفته
شده و وسایلی مورد اطمینان هستند که در فرمایشهاي خود امام زمان، علیه?السلام، یا امامان دیگر، علیهم?السلام، مورد تصریح
قرار گرفته، یا از بررسی تشرفات برخی صالحین قابل استنتاج می?باشد. در طلب دیدار امام زمان، علیه?السلام، شایسته است?به
نکاتی چند توجه شود: 1. اعتماد به عنایت الهی. 2. ترك انگیزه?هاي مادي و دنیاگرایانه. 3. پرهیز از افراط و تفریط و اقداماتی که
ضرر قطعی براي روان و بدن دارد. 4. پرهیز از عزلت و کناره?گزینی و بی?توجهی به مسؤولیتهاي اجتماعی. 5. کناره?گیري و
اجتناب از تماس گرفتن با افرادي که در لباسهاي گوناگون، این ابزار مقدس را دستمایه اهداف دنیایی و مقاصد ناصواب خویش
قرار داده?اند. 6. ناامید نشدن از تاخیر فیض دیدار به خاطر مصلحتهایی خاص. 7. عدم نگرانی از برآورده نشدن حاجتی که ممکن
است در علم الهی امام، علیه?السلام، به ضرر انسان باشد. 8. مراقبت نسبت?به نادیده گرفته نشدن کامل اسباب و علل عادي، و
خارج نشدن زندگی انسان از مسیر دیانت و عرف دینداران. 9. تلاش براي ایجاد قابلیت و شایستگی لازم در جهت استمرار عنایت
و فیض دیدار. 10 . همت والا داشتن و ارزش شایسته نهادن به نعمت جستجو و دیدار، در راستاي بهره?گیري معنوي و الهی و اکتفا
نکردن به حاجتهاي مادي و بهره?هاي زودگذر. اللهم ارنی الطلعۀ الرشیدة والغرة الحمیدة واکحل ناظري بنظرة منی الیه.
امام زمان و سیدبن طاووس - 2
سید جعفر رفیعی یکی از اعمالی که سید بن طاووس، رحمۀ الله علیه، به آن بسیار اهمیت میداده، صدقه براي (×) صدقهايبراي او
حفظ وجود مقدس امام زمان، ارواحنا فداه، بوده است چون یکی از تکالیف زمان غیبت صدقه دادن استبه آنچه میسر استبراي
حفظ وجود مبارك امام زمان، ارواحنا فداه،. به طور کلی صدقه آثاري دارد یکی اینکه صدقه نمایشگر صداقت ایمان مؤمن است
که با انجام آن نشان میدهد تا چه حد در وادي ایمان و خداپرستی صادق است و از این طریق نیازمندیهاي مؤمنان رفع میگردد و
رفاه عمومی به وجود میآید و همچنین صدقه یکی از عوامل سازندگی انسان نیز هست چنانکه قرآن میفرماید: خذ من اموالهم
صدقۀ تطهرهم و تزکیهم بها. ( 1) اي رسول ما! تو از مؤمنان صدقات را دریافت کن تا بدان صدقات نفس آنها را پاك و پاکیزه
سازي. مؤمن صدقه را باید خود یا براي فایده و غرضی که در نظر دارد بدهد و یا براي حفظ نفس خود و یا محبوب و عزیزي که
بسیار نزد او گرامی است و چه محبوبی بالاتر از امام زمان، ارواحنا فداه، که اصلاح بسیاري از امور دینی و آخرتمان بستگی به
وجود و سلامتی آن حضرت دارد و این مطلب به دلیل عقل و نقل ثابت است که هیچ شخصی عزیزتر و گرامیتر نیست و نباید باشد
صفحه 48 از 62
از وجود مقدس امام زمان، ارواحنا فداه، بلکه حضرتش باید محبوبتر از نفس خودمان باشد و اگر چنین اعتقادي نداشته باشیم در
ایمان و معرفتمان نسبتبه آن حضرت ضعف و خللی وجود دارد. لذا سید بن طاووس، رحمۀ الله علیه، به فرزند خود سفارش
میفرماید که: ابتدا کن به صدقه دادن براي آن حضرت قبل از اینکه براي خود و عزیزانت صدقه بدهی. باید توجه داشت که آن
حضرت هیچ احتیاجی به صدقه و دعاي ما ندارد بلکه از شؤون بندگی و اداي بعضی از حقوق بزرگ آن حضرت است و خود یک
نوع اظهار محبت و دوستی به آن جناب است، و این عمل راه و سببی استبراي جلب رضاي پروردگار و حصول قرب به خداوند
در قضاي حوائج و دفع بلا. لذا آثار صدقه به انفاق کنندگان آن میرسد مخصوصا اگر انفاق براي اظهار محبت و دعا براي وجود
مقدس امام، علیه السلام، باشد. ایامی که در مدرسه علمیه بعثتسکونت داشتم طلبهاي که نزد من موثق بود، راجع به صدقه دادن
براي وجود مقدس امام زمان، ارواحنا فداه، میگفت: شبی از حرم حضرت رضا، علیهالسلام، به طرف مدرسه میآمدم، در آن شب
بسیار براي امام زمانم دعا کردم و در فراقش اشک ریختم، در وقتبرگشتن از حرم به بازار سرشور رسیدم که فقیري جلوي مرا
پنج ریالی آن را با آنکه کم بود با » گرفت و از من چیزي خواست هرچه دست در جیب لباسهایم کردم چیزي پیدا نکردم مگر یک
شرمندگی به آن فقیر دادم و نیت کردم که این صدقه براي حفظ وجود مقدس امام زمانم باشد. فرداي آن شب هنگامی که براي
حضور در درس به بازار سرشور رسیدم یکی از کسبه که قبلا مرا میشناخت تا چشمش به من افتاد مرا با صداي بلند صدا زد، وقتی
که نزد او رفتم گفت: دیشب چه عملی انجام دادي؟! گفتم: مگر چه شده است؟ گفت: دیشب در عالم رؤیا دیدم حضرت بقیۀالله،
ارواحنا فداه، سوار بر اسب سفید رنگی هستند و وارد بازار سرشور شدند و جمعیتی در پشتسر آن حضرت در حرکتبودند که
فرمودند: آمدهام جزاي فلان طلبه را بدهم (و اسم تو را بردند)من با شنیدن این خبر دلم شکست و متوجه محبت و مهربانی امام
زمانم شدم و گفتم دیشب من براي آن حضرت صدقه ناچیزي دادم. و همچنین سید بن طاووس، رحمۀاللهعلیه، در کتاب
در ضمن دعایی که براي صدقه دادن در وقتسفر ذکر میکند مینویسد: اللهم ان هذه لک و منک وهی صدقۀ عن « امانالاخطار »
مولانا م ح م د، عجلاللهفرجه، و صل علیه بین اسفاره و حرکاته و سکناته فی ساعات لیله و نهاره و صدقه عما یعنیه امره و مالا یعنیه
و ما یضمنه و ما یخلفه. خدایا! این (صدقه) از آن تو و براي توست و صدقهاي براي سلامتی مولایمان محمد،
عجلاللهتعالیفرجهالشریف، میباشد، و بر او درود بفرست آن هنگام که در سفر است و در تمام حرکتها و استراحتهایش، در تمامی
اوقات شب و روزش و صدقهاي استبراي هرچه که متعلق به اوست. یکی از علماي اهل معنا میفرمود: چه در هنگام سفر و چه در
هنگام حضر در وقتی که صدقه براي وجود مقدس امام زمان، ارواحنا فداه، میدهید این دعا - دعاي فوق - را بخوانید. پینوشتها:
. برگرفته شده از: رفیعی، سید جعفر، امام زمان و سید بن طاووس. 1. سوره توبه ( 9)، آیه 103 .×
بزرگترین عید اسلامی « غدیر »
بزرگترین عید اسلامی صفحه 2 صفحه 1 از 2 محمدابراهیم موحد ترجمه: محمدرضا انصاري اشاره: شاید برخی « غدیر » رفتن به
گمان کنند که عید غدیر تنها اختصاص به شیعیان دارد و در کلمات پیامبر اکرم، صلیاللهعلیه وآله، اشارهاي به لزوم بزرگداشت آن
نشده است. اما باید گفت که عید غدیر نیز چون عید فطر و قربان از اعیاد اسلامی، بلکه از بزرگترین اعیاد است، و نخستین کسی
هم که این روز را به عنوان عید اسلامی معرفی کرد، خود پیامبر اسلام، صلیاللهعلیه وآله، بود. آنچه در پی خواهد آمد تحقیقی
است در زمینه سابقه تاریخی عید غدیر که امیدواریم مورد استفاده خوانندگان عزیز واقع شود. پیامبر اکرم پس از آنکه
علیبنابیطالب را در روز غدیر به جانشینی خود تعیین کرد، در همان روز این عید را اعلام نمود و مراسم آن را بپا داشت، و در
خیمهاش نشست و با کمال خوشحالی و سرور از تبریک گویندگان استقبال کرد و به آنها میفرمود: به من تبریک بگویید... به من
تبریک بگویید، زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است. ( 1) ما در تاریخ پیامبر، شادیهاي او روزي را
صفحه 49 از 62
نمییابیم که پیامبر گفته باشد: به من تبریک بگویید، حتی روز ازدواجش و روز هجرتش از مکه به مدینه و رهایی از چنگال
مشرکان، و روز فتح مکه و پیروزي مسلمانان نفرمود به من تبریک بگویید، ولی روز غدیر مکرر میفرمود: به من تبریک بگویید،
چرا؟ به خاطر آنکه پیامبر عظمت این روز را بخوبی درك میکرد و از شرافت این خاطره و برتري داشتن این عید بر سایر اعیاد
آگاه بود. بر همین اساس پیامبر فرمود: روز عید غدیر خم بهترین اعیاد امت من است، و آن روزي است که خداوند تعالی به من
فرمان داده با منصوب کردن علی بن ابیطالب به عنوان رهبري که امتم پس از من به وسیله او هدایتیابند ;آن روز را یاد کنیم. آن
روزي است که خدا دین را در آن روز کامل و نعمت را تمام گردانید و اسلام را به عنوان یک دین براي مردم پسندید. ( 2) پیامبر
در این حدیث، اولا: روز غدیر را یک عید اسلامی جاوید در ردیف سایر اعیاد اسلامی اعلام کرده ;ثانیا: عید غدیر را مطلقا برتر از
اعیاد اسلامی شمرده است. پس از رحلت پیامبر، خود امیرالمؤمنین نیز روز غدیر را به عنوان یک عید اسلامی تلقی کرد ( 3) و در
سالی که روز غدیر با جمعه مصادف بود خطبهاي ایراد نمود و در ضمن آن فرمود: خداوند بزرگ در این روز بزرگ در این روز
براي شما گروه مؤمنان دو عید بزرگ که قوام هریک به دیگري است جمع کرده تا احسانش را نزد شما کامل گرداند و شما را بر
راه هدایت آگاه و مطلع کند... از این رو جمعه را مرکز تجمع براي پاکسازي گذشتهها قرار داده است... بنابراین هیچ توحیدي را
جز بر اساس اعتراف به رسالت پیامبر نمیپذیرد، و هیچ آیینی را جز توام با ولایت کسی که به ولایت او فرمان داده قبول نمیکند،
و اسباب اطاعت او جز با تمسک به ریسمان او و ریسمان اهل ولایت او منظم نمیگردد، لذا در روز غدیر آنچه را که بیانگر
ارادهاش در مورد برگزیدگانش بود بر پیامبرش نازل فرمود، و او را به تبلیغ آن و ترك همنشینی با منحرفان و منافقان و بیاعتنایی به
آنان مامور ساخت و ضامن نگهداري او از شر آنان شد. آنگاه حضرت امیر، علیهالسلام، مردم را به اجراي مراسم عید دعوت نمود
و فرمود: خدا شما را رحمت کند، پس از پایان یافتن اجتماعتان، به سوي توسعه بر زن و فرزند، و نیکی با برادران و شکر نعمتهاي
الهی بازگردید، و همه با هم مجتمع باشید تا خدا یگانگی شما را حفظ کند و با یکدیگر نیکی کنید تا خدا الفت و دوستی و
صداقتشما را نگهدارد، و به یکدیگر هدیه دهید ( 4) همانگونه که خدا پاداش شما را در این روز، چند برابر اعیاد گذشته یا اعیاد
آینده - جز در موارد مثل آن - قرار داده است. نیکی در این روز (یعنی: روز عید غدیر) ثروت را زیاد و عمر را افزون میکند، و
مهربانی به یکدیگر باعث رحمت و عطوفتخداوند است. با سعی و کوشش خویش و در حد توانایی خود، از آنچه خدا به شما
بخشیده، براي برادران و زن و فرزندانتان آماده کنید و شادي را در میان خود آشکار سازید و با گشادهرویی با یکدیگر برخورد
کنید. ( 5) بعد از علی، علیهالسلام، امام حسن و امام حسین، علیهماالسلام، نیز روز غدیر را زنده نگاه میداشتند و هر سال، آن روز
را به عنوان عید تلقی میکردند و با کمال مسرت و شادي، براي قبول تهنیت و تبریک شاد باش جلوس مینمودند، و به وسیله نماز
و روزه و دعا به خدا تقرب میجستند، و در نیکویی و احسان و اطعام تاکید مینمودند، تا تشکر نعمتخدا را در چنین روزي که
امیرالمؤمنین، علیهالسلام، به خلافت و امامت منصوب شده به جاي آورده باشند. آنها در این روز صله رحم میکردند، و خانواده
خویش را در وسعت ارزاق قرار میدادند و به ملاقات برادران میرفتند و شیعیان خود را نیز به تمام این کارها دعوت مینمودند.
6) اکنون به روایات زیر توجه کنید: 1. ابوالحسن لیثی میگوید: امام جعفر صادق، علیهالسلام، به بعضی از دوستان و شیعیانش که )
در حضور او بودند فرمود: آیا میدانید روزي که خدا اسلام را در آن روز براي ما و شیعیانمان عید غدیر قرار داده چه روزي است؟
عرض کردند: خدا و رسول و فرزند پیامبر داناترند، آیا روز عید فطر است؟ امام فرمود: نه! گفتند: آیا روز عید قربان است؟ امام
فرمود: نه! البته این دو روز، بزرگ و با شرافت هستند اما روز منار دین بزرگتر است، و آن روز هیجدهم ذي الحجه است که پیامبر
2. فرات بن احنف میگوید: از امام جعفر .«... خدا، صلیاللهعلیهوآله، هنگامی که از حجۀ الوداع بازگشت و به غدیر خم رسید
صادق، علیهالسلام، پرسیدم: فدایتشوم، آیا مسلمانان عیدي بالاتر از عید فطر و عید قربان و روز جمعه و روز عرفه دارند؟ امام
فرمود: آري! بالاترین و بزرگترین و شریف ترین اعیاد روزي است که خدا دین را در آن روز کامل گردانید، و این آیه را بر
صفحه 50 از 62
پیامبرش محمد، صلیاللهعلیهوآله، نازل فرمود: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا. سؤال
کردم: آن چه روزي است؟ فرمود: انبیاي بنی اسراییل وقتی وصیت و امامت را به نفر بعد از خودشان واگذار میکردند، آن روز را
عید قرار میدادند، و این روز هم روزي است که پیامبر، صلیاللهعلیه، علی، علیهالسلام، را رهبر مردم قرار داد، و در آن روز
چیزهایی نازل شد، و دین کمال یافت و نعمتبر مؤمنان تمام گردید. عرض کردم: در این روز چه کاري شایسته است انجام دهیم؟
امام، علیهالسلام، فرمود: این روز، روز عبادت و نماز و روز شکر و سپاس خدا، و مسرت به خاطر ولایت ما بر شما از جانب
3. عبدالرحمن بن سالم از پدرش نقل میکند که گفت: از امام صادق، ( خداست، من دوست دارم این روز را روزه بگیرید. ( 7
علیهالسلام، پرسیدم: آیا مسلمانان غیر از روز جمعه و عید قربان و عید فطر، عید دیگري دارند؟ فرمود: آري عیدي بزرگتر! گفتم:
فدایتشوم، کدام عید است؟ فرمود: روزي که پیامبر خدا امیرالمؤمنین را به خلافت نصب کرد و فرمود: هر کس که من مولاي او
هستم علی مولاي او است. پرسیدم: آن روز چه روزي است؟ فرمود: به روز چه کار داري؟ ( 8) سال همیشه در گردش است ولی
آن روز، روز هجدهم ذيالحجه است. عرض کردم: چه کاري سزاوار است در آن روز انجام دهیم؟ فرمود: خدا را یاد کنید و به
روزه و عبادت بپردازید و محمد و آل محمد، صلیاللهعلیه وآله، را یاد نمایید، زیرا پیامبر خدا به امیرالمؤمنین، علیهالسلام، وصیت
کرد که مسلمانان این روز را عید بگیرند و انبیا چنین میکردند ;به اوصیا خود همین سفارش را مینمودند و آن روز را عید
میگرفتند. ( 9) بر اساس همین روایات است که میبیند شیعیان از زمان ائمه اطهار تا کنون در تمام کشورها هر سال روز غدیر را
عید میگیرند، و به وسیله نماز، تلاوت قرآن و خواندن دعاهاي ماثور به خدا تقرب میجویند، و خدا را بر کامل ساختن دین و تمام
نمودن نعمتبه وسیله امامت علی، علیهالسلام، سپاسگزاري میکنند، و به ملاقات یکدیگر میروند، و با چهرهاي گشاده با نیکی و
احسان و مسرور ساختن خویشاوندان و همسایگان به خدا تقرب مییابند، و اگر یکی ازآنها برادر دینی خود را در این روز ملاقات
کند، با او مصافحه میکند و میگوید: الحمد لله الذي جعلنا من المتمسکین بولایۀ امیرالمؤمنین و الائمۀ الطاهرین ( 10 ) رفتن به
بزرگترین عید اسلامی صفحه 2 صفحه 2 از 2 و هر سال دراین عید سعید، شیعیان به سوي مرقد پیشواي بزرگ، « غدیر »
امیرالمؤمنین، علیهالسلام، در نجف اشرف روانه میشوند، و جمعیتی که نزد قبر مقدس آن حضرت براي زیارت اجتماع میکنند از
نیم میلیون کمتر نیست، که از هر ناحیهاي به آنجا وارد میشوند ( 11 ) تا عمق محبت و دوستی،و استحکام اعتقاد به پیشواي
راستینشان امیرالمؤمنین، علیهالسلام، را نسبتبه خویش تاکید کنند، و شرافتحضور نزد مقام مبارك وي را براي خود ثبت نمایند.
آنها پراکنده نمیشوند تا ضریح مقدس را در بر گرفته و پیشواي خود را زیارت کنند، و بر او سلام داده، و چنانکه گویی آن
حضرت در برابر آنها حاضر استبه او تهنیت گویند ( 12 ) و زیارتی خوانند که از بعضی از ائمه اطهار وارد شده است که ضمن آن
به موقعیتهاي ارزنده و سوابق عظیم حضرت در اسلام و جهاد و تلاش وي در تاسیس ارکان دین، و خدمتبه پیامبر در روز غدیر به
عنوان خلیفه پیامبر، گواهی داده میشود. ( 13 ) آري! این استبرنامه شیعیان در هر سال، و پیوسته گویندگانشان در هر زمان و
مکانی حدیث غدیر را به طور مسند یا مرسل و بصورت اجمال یا تفصیل بیان میکنند. بررسی در مساله غدیر، ما را به این نتیجه
میرساند که تنها شیعیان، روز غدیر را به عنوان عید تلقی نکردهاند - هرچند شیعیان بیشتر از دیگران به آن اهمیت میدهند - لکن
مسلمانان غیر شیعه نیز آن را عید میگرفتهاند. علامه امینی در کتاب الغدیر (ج 1، ص 267 ) مینویسد بیرونی - که یکی از اهل تسنن
است - روز غدیر را از روزهایی دانسته که: اهل اسلام آن را یکی از اعیاد شمردهاند ( 14 ) ابن طلحه شافعی در کتاب مطالب السئول
(ص 53 ) هنگامیکه از عید غدیر سخن میگوید چنین تصریح میکند: امیرالمؤمنین روز غدیر خم را در ضمن اشعارش یاد کرده
است و از آنجا که پیامبر اکرم، صلیاللهعلیهوآله، در روز غدیر این مقام بلند را از میان همه مردم به علی، علیهالسلام، داد، این روز
مولی هر معنایی را در بر داشته باشد، از » به صورت یک عید بزرگ در آمد. آنگاه شافعی در صفحه 56 اضافه میکند که: لفظ
سوي پیامبر براي علی قرار داده شده، و این خود مقامی والا و منزلتی عظیم است که پیامبر آن را به علی، علیهالسلام، اختصاص داده
صفحه 51 از 62
استبدین جهت این روز، روز عید و روز سرور دوستان او است. علامه امینی میگوید: این بیان شافعی دلالت دارد بر اینکه تمامی
مسلمین این روز را عید میگیرند چه مسلمانانی که حضرت علی را خلیفه بلافصل پیامبر میدانند و چه مسلمانی که او را خلیفه
چهارم به شمار میآورند، و خلاصه باید گفت، امت اسلامی در شرق و غرب، همگی در این عید با یکدیگر توافق دارند مخصوصا
با توجه به اینکه مصریان و اهل مغرب و عراق در قرون گذشته به این روز توجه داشته و آن را روز نماز و دعا و خطبه و سرودن
اشعار میدانستهاند. پینوشتها: 1. ر. ك: ابو سعید نیشابوري، شرف المصطفی. 2. براي توضیح بیشتر ر. ك: الامینی، عبدالحسین،
3. روزي که قدرت به دست آن حضرت آمد. 4. و در حدیثشریف از حضرت رضا، علیهالسلام، . الغدیر، ج 1، ص 283
یک درهم را در این روز به برادران مؤمن بدهی برابر استبا هزار درهم که در اوقات دیگر بدهی و » : روایتشده است که فرمود
5. الامینی، عبدالحسین، همان، ج 3، ص «. که برابر استبا صد هزار درهم در غیر این روز » : در حدیث دیگر وارد شده است
6. الموسويالعاملی، السید عبدالحسین شریف الدین، المراجعات، . 284 ;الطوسی، محمد بن الحسن، مصباح المجتهد، ص 524
8. گویا که راوي پرسید: در کدام روز از روزهاي هفته است؟ 9. الکلینی، . 7. الامینی، عبدالحسین، همان، ج 1، ص 285 . ص 197
10 . نص مذکور، در حدیثشریف وارد شده . محمد بن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 204 ;الامینی، عبدالحسین، همان، ج 1، ص 285
هر کجا که باشی سعی کن که روز غدیر نزد » : است. 11 . و در حدیثشریف از حضرت امام رضا، علیهالسلام، روایتشده که فرمود
قبر حضرت امیرالمؤمنین، علیهالسلام، حاضر شوي. 12 . روشن است که امام مرده و زنده ندارد، و همیشه زنده است و آیه: ولا
تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء ... و آیات دیگر بر این معنی دلالت دارند. 13 . اگر فرصت تنگ نبود نمونهاي از
جملات این زیارت را براي شما نقل میکردم تا از لابلاي آن لذت ایمان و شیرینی ولایت و سعادت روح و حرارت شوق را بچشد.
. زیارت مزبور در کتب ادعیه و زیارات نقل شده است. 14 . بیرونی، ابوریحان،الاثار الباقیۀ، ص 334
پیام غدیر
رفتن به پیام غدیر صفحه 2 صفحه 1 از 2 علیاکبر صادقی واقعه غدیر و خطابهاي که پیامبر گرامی اسلام در آن روز بر آن گروه
عظیم از مسلمانان، القا فرمود، بتواتر نقل گردیده ;بلکه کثرت طرق و اسناد آن روایت چند برابر حد تواتر است و با گذشت چندین
قرن هنوز قطعی بوده و تردید را به حریم آن راهی نیست و به گفته ضیاء الدین مقبلی، دانشمند سنی مذهب: اگر حدیث غدیر،
مسلم نباشد، هیچ امر مسلمی در اسلام وجود ندارد. ( 1) در میان اهل سنت، صدها دانشمند و مورخ و حافظ حدیث و مفسر قرآن و
متکلم و حتی ادیب و لغوي، حدیث غدیر را روایت کرده و در کتب خود نوشتهاند. از دانشمندان و مؤلفان متقدم، تا آنجا که
الولایه تالیف مورخ » تحقیق و تفحص شده، بیست و شش مجلد کتاب، درباره همین مساله باقی مانده است و از آن جمله: کتاب
شهیر و مفسر نامدار سنی مذهب، محمد بن جریر طبري (متوفی 310 ق) که ظاهرا نخستین دانشمندي است که در این موضوع،
معجم الادباء تالیف » کتابی مستقل تدوین کرده و در آن به هفتاد و پنج طریق، حدیث غدیر را روایت نموده است و به نقل کتاب
« الولایۀ فی طرق حدیث الغدیر » فضائل علی بن ابی طالب نگاشته است. کتاب » نامبرده کتابی دیگر نیز به نام « حموي، ج 18 ، ص 80
طریق حدیث » تالیف حافظ، ابن عقده همدانی (متوفی 333 ق) که حدیث مزبور را با یکصد و پنج طریق نقل کرده است. ( 2) کتاب
تالیف ابوطالب، عبدالله بن احمد بن زید انباري (متوفی 356 ق). ( 3) کتاب ابوبکر محمد بن عمرو بن محمد تمیمی بغدادي، « الغدیر
جعابی (متوفی 355 ق). با یکصد و بیست و پنج طریق. ( 4) علاوه بر اینها کتب و تالیفات بسیاري وسیله دانشمندان شیعه » معروف به
شامل بیست جلد که دوازده جلد آن، وسیله « عبقات الانوار » در این زمینه نگارش یافته و از آن جمله است کتاب بسیار ارجمند
میرحامد حسین هندي تالیف گردیده و هشت جلد دیگر، تالیف و تکمیل فرزند برومند و عالم » ، دانشمند، مورخ و محقق نامدار
در بیست مجلد، تالیف آیۀ الله علامه، شیخ عبدالحسین امینی، قدسسره، که بحق میتوان آن را « الغدیر » اوست. کتاب قیم
صفحه 52 از 62
دائرةالمعارف شیعه در موضوع تاریخ اسلام و ولایت علوي دانست. و در همین سده و همین روزگار نیز از محققان و محدثان و
الفتوحات » مؤلفان اهل سنتبه ذکر حدیث غدیر و ثبت آن پرداختهاند و از جمله: احمد زینی دحلان مکب شافعی در کتاب
شیخ محمد عبده « نور الابصار » سید مؤمن شبلنجی مصري در کتاب « اشرف المؤید » الاسلامیۀ شیخ یوسف بنهانی بیروتی در کتاب
کفایۀ الطالب » نثر اللئالی شیخ محمد، حبیب الله شنقیطی در کتاب » عبدالحمید آلوسی بغدادي در کتاب « المنار » در کتاب تفسیر
تعلیقات الاغانی استاد احمد، نسیم » استاد احمد، زکی مصري در کتاب « تعلیقات معجم الادباء » دکتر احمد، فرید رفاعی در کتاب
شرح الهاشمیات حافظ، ناصر السنۀ حضرمی در » تعلیقات دیوان مهیار دیلمی استاد محمد، محمود رافعی در کتاب » مصري در کتاب
حکیم المعمرة ( 5) همان طور که پیش از این اشاره شد حدیث غدیر در کتب » تشنیف الآذان دکتر عمر فروخ در کتاب » کتاب
مورخان تا یکصد و بیست و پنج طریق دارد که از میان آن راویان، اسامی اشخاص زیر را که همگی از مشاهیر صحابه پیامبر
اسلامند، نمونه میآوریم: 1. ابوبکر بن ابی قحافه 2. عمر بن الخطاب 3. عثمان بن عفان 4. طلحۀ بن عبدالله تمیمی 5. زبیر بن عوام
. 6. عباس بن عبدالمطلب 7. اسامۀ بن زید بن حارثه 8. انس بن مالک 9. جابر بن عبدالله الانصاري 10 . سعد بن ابی وقاص 11
. عبدالرحمن بن عوف 12 . حسان بن ثابت 13 . سعد بن عباده 14 . ابو ایوب الانصاري 15 . عبدالله بن مسعود 16 . سلمان فارسی 17
ابوذر غفاري 18 . عمار یاسر 19 . مقداد بن اسود 20 . سمرة بن جندب 21 . سهل بن حنیف 22 . ابی بن کعب 23 . امیرالمؤمنین، علی و
از بانوان: 24 . اسماء بنت عمیس 25 . ام سلمه، همسر پیامبر 26 . عایشه، دختر ابوبکر 27 . ام هانی، بنت ابی طالب 27 . صدیقه طاهره،
فاطمه زهرا، دختر رسول خدا، صلیاللهعلیهوآله. ( 6) حال که واقعه غدیر و پیام آن روز، از مهمترین وقایع تاریخ اسلام است و
اکنون که بیش از یکصد میلیون مسلمان در جهان بر اساس فرمان حق و بر طبق وصیت لازم الاطاعه پیامبر خود اسلام و معارف و
احکام دینی را از ناحیه نورانی علی، امیر المؤمنین و ائمه طاهرین، صلوات الله علیهم اجمعین، تلقی میکنند. دریغ است که بسیاري
از این پیروان راستین اسلام و تشیع ار خطاب عزا و پیام انسان ساز پیامبر خود در روز غدیر به قدر شایسته آگاه نباشند و یا سبب نا
آشنایی با زبان تازي، ز درك و استفاده از آن محروم بمانند و بهمین جهت ترجمه فارسی آن گرامی بر طبق متن مروي در کتاب
احتجاج طبرسی دانشمند و محقق عظیم الشان قرن ششم هجري ( 7) که از مصادر معتبر کتب روایت است هب عمل آمد; » ارجمند
هرچند که مرا آن مایه نبود که بتوانم آن بلاغت و جاذبه را که در آن متن شریف است تامین نمایم ولی آب دریا را اگر نتوان
کشید هم به قدر تشنگی باید چشید بسم الله الرحمن الرحیم ستایش خداوندي را که در یگانگی، والا و در بی همتایی، نزدیک و
در اقتدار شکوهمند و در ارکان خود بسی بزرگ است. دانشش بر هر چیز احاطه دارد و آفریدگان همگی مقهور قدرت اویند.
بزرگی که پیوسته بوده و ستودهاي که همیشه خواهد بود. آفریدگار آسمانهاي بلند و گستراننده گستره زمین است. فرمانرواي مطلق
زمینها و آسمانهاست و به غایت، پاك و بینهایت پاکیزه است. پروردگار فرشتگان و روح است و نسبتبه هر آنچه آفریده کریم
است و هرچه ساخته و پرداخته غرقه عطا و فضل اویند. هر دیدهاي را میبیند و هیچ دیدهاي را توان دیدار او نیست... در اجراي
کیفر مجرمان، شتاب نمیکند و به عذابی که در خور آنند تعجیل، نمینماید. به اسرار نهان و به سویداي سینهها آگاه است و هیچ
رازي از او پوشیده نیست و هیچ امر نهانی او را به اشتباه نمیافکند... گواهی میدهم: او خدایی است که هستی، آکنده قداست وي
است و آغاز بی آغاز و انجام بی فرجام به نور او احاطه شده است. فرمانش بی مشورت مستشاري مجرا و نافذ است و قضا و
تقدیرش بی مدد و انبازي بر کائنات حکومت دارد و در تدبیر امر خلقش هیچ نقص وبی نظمی نیست... اعتراف میکنم که بنده
اویم و گواهی میدهم که پرورنده و پروردگار من است و آنچه را که به من اعلام فرموده به مردم ابلاغ خواهم کرد. مباد که به
سبب مسامحه در انجام وظیفه تبلیغ، کوبه عذاب حق بر من فرود آید. عذابی که هیچ قدرتی را توانایی دفع آن نباشد. [آري]
اگر در ابلاغ آنچه اینک بر تو فرو فرستادهام کوتاهی کنی، در » : نیستخدایی جز خداوند که دستورم داده و فرموده است که
و هم او - تبارك و تعالی - حفظ و نگهداري مرا در برابر «. حقیقتبه هیچ یک از وظایف رسالت و ابلاغ پیام من عمل نکردهاي
صفحه 53 از 62
مخالفان تعهد و تضمین کرده و او مرا کفایت کنندهاي بزرگوار است. و اینک این است آن پیام که بر من نازل فرموده: بسم الله
الرحمن الرحیم یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس. ( 8) اي مردم! من
در ابلاغ آنچه که حق بر من فرو فرستاده است، کوتاهی نکردهام و هم اکنون سبب نزول آن آیه را برایتان باز خواهم گفت: فرشته
وحی خدا - جبرئیل، علیهالسلام - سه بار بر من فرو آمد و از سوي حق تعالی، پروردگارم، فرمان داد تا در این مکان بپاخیزم و سپید
و سیاه مردم را رسما آگاهی دهم ;که علی بن ابیطالب، برادر و وصی و خلیفه و جانشین من و امام پس از من است که نسبتش به
من همان نسبت است که هارون به موسی داشت، با این تفاوت که رسالتبه من خاتمه یافته است و بعد از خداوند و رسولش، علی،
ولی و صاحب اختیار شماست و پیش از این هم خداوند در آیهاي دیگر از قرآن چنین فرمود: انما ولیکم الله و رسوله والذین امنوا
الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکاة و هم راکعون. ( 9) علی بن ابیطالب، همان کسی است که نماز به پاي داشته و در حال رکوع،
به نیازمند، صدقه داده است. از جبرئیل، علیهالسلام، خواستم که از خداوند متعال عافیت مرا از تبلیغ این ماموریت، تقاضا کند ;چون
میدانستم که در میان مردم، پرهیزگاران، اندك و منافقان، بسیارند و از مفسده جویی گنه آلودگان و نیرنگ بازي آنان که دین
اسلام را به تمسخر و استهزا گرفتهاند، آگاهی داشتم ;همانها که خداوند در قرآن کریم، چنین توصیفشان کرده است: تقولون
بافواهکم ما لیس لکم به علم و تحسبونه هینا و هو عند الله عظیم. ( 10 ) هنوز آن آزارها که این گروه بارها بر من روا داشتند، از
خاطر نبردهام، تا آنجا که به دلیل ملازمت و مصاحبت فراوان علی با من و توجهی که به او داشتم به عیبجویی من برخاستند و مرا
مردي زود باور که هرچه میشنود، بی اندیشه میپذیرد، خواندند تا آنکه خداوند، عز و جل، این آیه را نازل فرمود: و منهم الذین
یؤذون النبی و یقولون هو اذن قل اذن خیر لکم یؤمن بالله و یؤمن للمؤمنین. ( 11 ) من، هم اکنون میتوانم یکی یک این گروه را به
نام و نشان، معرفی کنم ;لیکن به خدا سوگند من در مورد این افراد، بزرگوارانه رفتار کرده و میکنم. ولی اینها همه خداي را از من
یافتهام، به انجام «... یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک » راضی نمیسازد مگر آنکه وظیفه خود را در مورد ماموریتی که از آیه شریفه
رسانم. [حال که چنین است، پس:] اي مردم! بدانید که خداوند، علی بن ابیطالب را ولی و صاحب اختیار شما معین فرموده و او را
امام و پیشواي واجب الاطاعه قرار داده است و فرمانش را بر همه مهاجران و انصار و پیروان ایمانی ایشان و بر هر بیابانی و شهري و
بر هر عجم و عربی و هر بنده و آزادهاي و بر هر صغیر و کبیري و بر هر سیاه و سپیدي و بر هر خدا شناس و موحدي فرض و واجب
فرموده و فرمانها و اوامر او را مطاع و بر همه کس نافذ و لازم الاجرا مقرر کرده است. هر کس با علی به مخالفتبرخیزد، ملعون
است و هر کس که از او پیروي نماید، مشمول عنایت و رحمتحق خواهد بود. مؤمن کسی است که به علی ایمان آورد و او را
تصدیق کند. مغفرت و مرحمت و بخشایش خداوند ویژه او و کسانی است که سخن او را بنیوشند و نسبتبه فرمان او مطیع و منقاد
باشد. اي مردم! این واپسین بار است که مرا در این موقعیت دیدار میکنید، پس گوش فرا دارید و به سخنانم دل سپارید و دستور
پروردگارتان را فرمان برید. خداوند، عزوجل، پروردگار و ولی و صاحب اختیار و خداوندگار شماست و گذشته از او، پیامبرش -
محمد - همین من که اکنون به پا خاسته و با شما سخن میگویم، بر شما سمت ولایت و صاحب اختیاري دارد و پس از من، امامت
و پیشوایی تا روز واپسین و تا آن هنگام که خدا و پیامبرش را دیدار خواهید کرد، در ذریه و نسل من که از پشت علی هستند، قرار
خواهد داشت. جز آنچه خداوند، حلال کرده، حلال نیست و جز آنچه خداوند، حرام فرموده، حرام نیست و پروردگار، هر حلال و
حرامی را به من معرفی کرده است و من نیز تمام آنچه از کتاب خود و حلال و حرامش تعلیم نموده است، به علی آموختهام. اي
مردم! دانشی نیست که خداوند به من تعلیم نکرده باشد، و من نیز هرچه تعلیم گرفتهام، یکسره به علی این امام پرهیزگاران و
پارسایان آموختهام و دیگر دانشی نیست مگر آنکه به علی تعلیم کردهام، او که امام مبین و رهنماي آشکار شماست. اي مردم! مباد
که نسبتبه او راه ضلالت و گمراهی سپرید و مباد که از او روي بر تابید و مباد که از ولایت و سرپرستی او و از اوامر و فرمانهایش
به تکبر سر باز زنید. اوست که هادي به حق و عامل به حق و نابود کننده باطل است و از ناپسندیدهها بازتان میدارد. اوست که در
صفحه 54 از 62
راه خدا از سرزنش هیچ کس، پروا نمیکند و اوست نخستین کسی که به خدا و پیامبرش ایمان آورد و جان خویش فداي رسول الله
کرد و در آن هنگامهها که هیچ کس در کنار پیامبر، باقی نماند، همچنان از او حمایت کرد و او را تنها رها ننمود و همو بود که در
آن روزگار که کسی را اندیشه عبادت و پرستش خدا نبود، در کنار پیامبر، پروردگار خود را پرستش و عبادت میکرد. اي مردم!
علی را برتر و والاتر از هر کس بدانید که خدایش از همه والاتر و برتر دانسته است و به ولایت او تمکین کنید که خدایش به
ولایتبر شما منصوب فرموده است. اي مردم! علی، امام و پیشوا از جانب حق تعالی است و خداوند توبه منکران ولایت او را هرگز
نخواهد پذیرفت و هرگز آنان را مشمول عنایت و مغفرت خویش قرار نخواهد داد و خداوند، بر خود حتم و لازم فرموده که با آن
کسان که از فرمان علی سرپیچند، چنین رفتار کند و پیوسته تا جهان باقی و روزگار، در کار است، ایشان را در شکنجه و عذابی
سخت و توان فرسا معذب دارد. پس مباد که فرمانش را معصیت کنید که به آتشی گرفتار خواهید شد که آدمی و سنگ افروزنده
آن است که براي کافران فراهم گردیده است. اي مردم! همه پیامبران پیشین و رسولان نخستین، مردم را به آمدن من بشارت
دادهاند. من، خاتم پیامبران و رسولان خدایم و بر همه خلق آسمانها و زمینها حجت و برهانم. هر کس در این امر، تردید کند،
همچون کفار جاهلیت نخستین است و هر کس در سخنی از سخنان من شک نماید ;در حقیقت، به تمام سخنان من شک کرده
است و چنین کس، مستحق بلا و مستوجب آتش خواهد بود. اي مردم! خداوند متعال با این فضیلتها که بر من، مرحمت فرموده بر
من منت نهاده و احسان کرده است (آري) خدایی جز او نیست و تا جهان، بر قرار و روزگار، پایدار است، ستایش و سپاس من،
ویژه خداي من است. اي مردم! علی را برتر از همه بدانید که گذشته از من، از هر مرد و زنی، برتر و والاتر است. [بدانید] که
خداوند، به خاطر ماست که به جهانیان، روزي میدهد و آفرینش بر پاي و برقرار است ;هر آن کس که این سخن مرا انکار کند،
ملعون و ملعون و مغضوب و مغضوب درگاه حق است. هان! آگاه باشید که این سخنان را بیقین جبرئیل از سوي حق تعالی به من
هر کس با علی به عداوت و دشمنی برخیزد و ولایت و محبت او را در دل نگیرد، لعنت و خشم مرا » : خبر داده و گفته است که
نسبتبه خود. فراهم کرده است ;پس هر کس باید که در کار خود بنگرد که براي فرداي خود چه آماده نموده است ;پس باید که
از مخالفتبا علی، سختبر حذر باشید، مباد که پس از ثابت قدمی، پایتان بلغزد که خداوند به هرچه کنید، آگاه است. اي مردم!
یا » : جنب الله از او یاد کرده و از زبان مبتلایان دوزخ، فرموده است » علی، همان کس است که خدا در کتاب مجید خود، به عنوان
12 ) اي مردم! در قرآن، به تدبر و تفکر، نظر کنید و در درك و فهم آیات آن بکوشید، به ) «. حسرتا علی ما فرطت فی جنب الله
محکمات آن توجه کنید و از متشابهاتش پیروي منمایید. و به خدا سوگند که بجز این مرد که هم اکنون، دست او را گرفته و بر
کشیدهام هرگز دیگري نیست که بتواند دستورات قرآن را براي شما روشن کند و تفسیر آیات آن را بیان نماید ;همین مردي که
اینک بازوي او را گرفته و به شما اعلام میکنم که: هر کس را که من مولا و سرپرست و صاحب اختیارم، علی، مولا و سرپرست و
صاحب اختیار اوست ;این مرد، علی بن ابیطالب است، برادر و وصی من است، که فرمان دوستی و ولایت او از جانب حق متعال بر
من نازل گردیده است. اي مردم! علی و آن پاکان از فرزندانم، ثقل اصغرند و قرآن، ثقل اکبر است، که هر یک از دیگري خبر
میدهد و هر کدام، آن دیگر را تایید و تصدیق میکند ;میان این دو ثقل و این دو امر گران، جدایی نخواهد بود تا آنکه به قیامت
در کنار حوض، به من رسند. ایشان امناي حق در میان خلق و فرمانروایان او بر روي زمیناند. بهوش باشید که من، آنچه لازم بود،
گفتم. به هوش باشید که مطلب و مقصود را ابلاغ کرده و به گوش شما رساندم. توضیح دادم که این امر، به دستور خداوند بود و
امیرالمؤمنین بر کسی جز برادر من روا نیست و این » من نیز از سوي او، عز و جل، به شما ابلاغ نمودم. به هوش باشید که عنوان
سمت و مقام و فرمانروایی بر مسلمانان پس از من، براي هیچ کس جز وي مجاز و حلال نیست. (رسول خدا، صلیاللهعلیهوآله، در
این هنگام، بازوي علی، علیهالسلام، را بگرفت و او را بالا برده و به مردم نشان داد، تا آنجا که پاهاي وي، محاذي زانوان پیامبر
میرسید و پس از آن به سخن ادامه داد:) اي مردم، این مرد، علی است، برادر و وصی من و حافظ علم و خلیفه و جانشین من بر
صفحه 55 از 62
امت است. علی است، مفسر قرآن، کتاب خدا. اوست که مردم را به حق دعوت میکند و اوست که به هر چه موجب رضا و
خشنودي خداست، شتابنده است. اوست که با دشمنان حق. در پیکار و ستیز و بر فرمانبرداري و اطاعت از خدا، سختکوش و باز
دارنده مردمان از معاصی و نافرمانیهاست. اوستخلیفه و جانشین رسول خدا و امیرالمؤمنین و پیشوا و هادي خلق خدا. اوست که به
مارقین است. [اي مردم!] آنچه میگویم به فرمان پروردگار میگویم و این خواست و دستور » قاسطین و » ناکثین و » امر خدا قاتل
حق است که هیچ سخنی از او، به دست من تغییر و تبدیل نپذیرد ;حال میگویم: خداوندا! هر آن کس که علی را دوست میدارد،
دوستبدار و هر کس با وي دشمن است، دشمن دار. خداوندا هر کس که علی را انکار کند، لعنت کن و آن کس که پذیراي حق
او نباشد، به خشم و غضب خود، گرفتار ساز. خداوندا! اگر اکنون، علی، ولی تو را به خلافت و جانشینی خود معین کردم و امري
که موجب اکمال دین و اتمام نعمتبر این مردم است، بیان کردم، همه و همه به فرمان تو بود. که تو، خود بر من، وحی فرمودي
که: و من یبتغ غیرالاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین. ( 13 ) خداوندا! تو را گواه میگیرم و تو بهترین گواهی
که من به وظایف تبلیغ و رسالتخود عمل کردم. اي مردم! خداوند، عز و جل، کمال دین شما را در میان امامت و پیشوایی علی
قرار داده است ;پس هر کس که از او و از جانشینان او یعنی فرزندان من که از صلب او تا واپسین روز، به جهان خواهند آمد،
پیروي و اطاعت نکند، به حبط و نابودي اعمال، گرفتار گردیده و در آتش دوزخ، جاودانه، معذب خواهد بود، نه دیگر عذابش
تخفیف یابد و نه مهلت و فرصت نجاتی به او داده شود. اي مردم! این، علی است که مرا بیش از هر کس، یاري کرده و از همه، بر
من بیشتر، حق دارد. از تمام مردم، به من، نزدیکتر و از همه کس، نزد من، محبوبتر و گرامیتر است. خداوند، عز و جل، و من از او
راضی و خشنودیم. آیهاي در قرآن، مشعر به رضایتحق از بندگان، نازل نشده مگر آنکه در شان علی است و هر جا که خداوند،
مؤمنان را مخاطب قرار داده، و در درجه نخست، نظر به او داشته است. آیه مدحی نیست مگر آنکه در مورد اوست و بهشتی که در
هل اتی علی الانسان یاد شده، براي اوست، و در نزول آن، دیگري جز او منظور نشده و دیگري جز او مدح و ستایش نشده » [ [سوره
است. اي مردم! علی، ناصر دین خدا و حامی پیامبر خداست، اوست پارساي پرهیزگار و طیب و طاهر و رهنما و ره یافته پیامبرتان،
بهترین پیامبر و وصی او بهترین وصی و پسرانش بهترین اوصیااند. اي مردم! ذریه و نسل هر پیامبري از صلب خود اویند اما ذریه و
نسل من از صلب علی هستند. اي مردم! شیطان ،به حسادت، آدم را از بهشتبیرون کرد پس مباد که نسبتبه علی، حسد ورزید که
اعمالتان، یکسره، باطل شود و به لغزش و انحراف درافتید، که آدم، صفوت الله، تنها به سبب یک معصیت، به زمین فرو افتاد، پس بر
شماست که مراقب احوال خویشتن باشید. شما که در میانتان، دشمن خدا نیز هست. [اي مردم!] جز شقی واژگون بخت، با علی،
کین نمیورزد و جز، پارساي پرهیزگار، مهر علی در دل نمیگیرد و جز اهل ایمان و مخلصان بی ریا به علی، ایمان نخواهند آورد و
در شان علی، نازل شده است. اي مردم! خدا را گواه میگیرم که در انجام «... والعصر ان الانسان لفی خسر » : به خدا سوگند، سوره
وظایف رسالت فرو گذار نکردم و بر پیامبر جز ابلاغ فرمان حق، وظیفهاي دیگر نیست. اي مردم! نسبتبه خداوند، آنچنان که
شایسته است پرهیزگار باشید، مباد که جز به مسلمانی دیده از جهان فرو بندید. اي مردم! به خدا و پیامبرش باور آرید و به نوري که
به او نازل شده ایمان آورید، پیش از آنکه خشم خداي شما را فرو گیرد و به مجازات ، رخسارتان به عقب بازگردانده شود. اي
مردم! این نور از جانب حق تعالی در من سرشته شده و بعد از آن در طینت علی و سپس در نسل او قرار داده شده تا آنگاه که
نوبتبه امام قائم، مهدي رسد و اوست که سرانجام حق خدا و حقوق ما را باز خواهند ستاند ;که خداوند ،عز و جل، ما را بر تمام
مقصران و دشمنان و مخالفان و خائنان و معصیت کاران و ستمگران حجت قرار داده است. اي مردم! به شما اعلام خطر میکنم،
بهوش باشید که من فرستاده خدا به سوي شمایم و هنگامی به رسالت مبعوث گردیدهام که مدتی است زمین از پیامبران تهی بوده
است. آیا اگر من نیز از جهان بروم و یا کشته شوم، به راه پیشینیان خود، باز میگردید؟ ولی هر آنکس که به عقب بازگردد و به
جاهلیت اسلاف خود، روي کند، زیانی به خداوند نخواهد رساند اما پروردگار، سپاسگزاران را پاداش نیکو و مرحمتخواهد کرد.
صفحه 56 از 62
اي مردم! بدانید که علی همان کس است که متصف و موصوف به سپاسگزاري و شکیبایی است و پس از او فرزندان من از صلب
اویند. به این صفات مزین و ممتازند. اي مردم! مسلمانی خود را بر خداوند، منت منهید که موجب خشم و غضب پروردگار بر شما
گردد و عذابی از سوي او به شما برسد ;زیرا که حق در کمین است. اي مردم! چیزي نمیگذرد که پس از من امامان و
سردمدارانی پدید آیند که خلق را به آتش دوزخ فرا خوانند اما این گروه را در روز قیامتیار و مددکاري نخواهد بود. اي مردم!
خدا و پیامبرش از این کسان متنفر و بیزارند. اي مردم! اینان و پیروان و یارانشان جملگی، در پستترین دوزخ گرفتار خواهند شد. و
یاران صحیفه ( 14 ) اند اما هر یک از » چه بد جایگاهی است دوزخ، براي این گروه که به تکبر گراییدهاند. هشدارید که اینان همان
شما باید که در نامه اعمال خود بنگرد هرچند که مردم جز تنی چند، نامه عمل خود را از یاد بردهاند. اي مردم! من این ولایت را به
عنوان امامت و ارث تا روز قیامت، در ذریه و نسل خود قرار دادم و با این کار، وظیفهاي را که به آن مامور بودم به پایان بردم تا بر
هر حاضر و غایب و بر هر کس که شاهد این انجمن بوده و یا در این اجتماع، حضور نداشته است و حتی بر آنان که هنوز از مادر
نزادهاند، حجت تمام باشد. باید که ماجراي امروز را حاضران به غایبان گزارش کنند و پدران به فرزندان تا واپسین روز خبر دهند.
برگرفته از کتابی به همین نام از انتشارات سازمان فرهنگی - هنري شهرداري .× : گرچه مدتی نخواهد گذشت که .... پینوشتها
، 4. الغدیر، ج 1 . 3. نجاشی، ص 161 . الکلمات حول السند الحدیث . 2. تهذیب النبوة، ج 7، ص 337 » تهران. 1. الغدیر، ج 1، فصل
. 7. ابو منصور، احمد بن علی بن ابی طالب الطبرسی. 8 .23- 6. الغدیر، ج 1، ص 5 .151- 5. الغدیر، ج 1، ص 147 .158- ص 152
به نام خداوند بخشنده مهربان اي پیامبر! آنچه از سوي پروردگارت نازل شده است، به مردم ابلاغ کن و » : سوره مائده، آیه 67 ، یعنی
9. سوره «. چنانچه نکنی، به وظایف رسالت الهی خود اقدام ننمودهاي و خداوند ترا در برابر مردم حمایت و محافظتخواهد کرد
تنها ولی و صاحب اختیار شما، خدا و پیامبرش و هم آن کسانند که ایمان آورده و نماز به پاي داشته و در » : مائده، آیه 55 ، یعنی
چیزهایی به زبان میگویید که به آنها علم و آگاهی ندارید و به پندار » : 10 . سوره نور، آیه 15 ، یعنی «. حالت رکوع، زکوة میدهند
از این مردم، » : 11 . سوره توبه، آیه 61 ، یعنی «. خود، این امر را سهل و آسان گرفتهاید، در حالیکه نزد خداوند، کاري عظیم است
کسانی هستند که پیامبر را میآزارند و گویند: او گوش است و هر سخن را بی تامل باور میکند. به آنان بگو: اگر گوش استبه
وا اسفا بر من از آن تقصیر و » : 12 . سوره زمر، آیه 56 ، یعنی «. سود شما میشنود، به خدا ایمان دارد و سخن مؤمنان را باور میکند
و هر کس که دینی جز اسلام برگزیند، هرگز پذیرفته » : 13 . سوره آل عمران، آیه 85 ، یعنی «. کوتاهی که نسبتبه جنب الله ورزیدم
یاران صحیفه کسانی از اطرافیان آن حضرت بوده که بنا » 14 . شاید مقصود پیامبر از «. نخواهد شد و در آن سراي، از زیانکاران است
به نقل مرحوم مجلسی در بحارالانوار، سندي را به خط سعید بن عاص تنظیم و امضا کرده و نزد ابو عبید به امانت گذارده بودند.
این مطالب، مورد اتفاق جمعی از اصحاب رسول الله است و آن حضرت کسی را به » : قسمتی از متن آن سند چنین بوده است
15 . سوره رحمن، آیه 30 «. جانشینی و خلافتبعد از خود معین نکرده و مساله خلافت او به ابوبکر و ابو عبیده و سالم مربوط است
34 ، یعنی: اي گروه انسانها و پریان! بزودي بر کار شما خواهیم پرداخت. بر شما شرارههاي آتش و مس گداخته فرو خواهد -
،19- 17 . سوره مرسلات، آیه 16 «. بدینگونه مردم آبادیها را در اثر ستمکاریشان، نابود میکنیم » : 16 . معنی جمله چنین است «. بارید
آیا مردم نخستین را هلاك نمیسازیم و از پس ایشان آیندگان را؟ اینگونه با مجرمان خواهیم کرد. و در آن روز واي بر آنان که »
نخواهی یافت گروهی را که به خداوند و روز رستاخیز ایمان دارند، » ، 18 . سوره مجادله، آیه 22 «. حقایق را تکذیب کردهاند
«. دوستدار کسانی باشند که به خدا و پیامبرش کینه میورزند ;اگرچه این کسان پدران یا پسران یا برادران یا خویشاندانشان باشند
کسانی که ایمان آورده و عقیده خود را به ظلم نیالودهاند، چنین کسان در امن و سلامت و در طریق » ، 19 . سوره انعام، آیه 82
21 . سوره ملک، «. هر زمان که امتی به دوزخ داخل شوند، امت دیگر را لعنت و نفرین میکند » ، هدایتند. 20 . سوره اعراف، آیه 38
آنگاه که گروهی به آتش افکنده شوند موکلان دوزخ از ایشان پرسند: مگر پیامبري که اعلام خطرتان کند، براي شما » ، آیات 8 و 9
صفحه 57 از 62
فرستاده نشده؟ پاسخ دهند: چرا فرستاده خدا نزد ما آمده و اعلام خطر کرد. لیکن او را تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند چیزي نازل
پس هر کس که عهد شکند، به زیان خود اقدام کرده » ، 22 . سوره فتح، آیه 10 «. نکرده و شما جز به گمراهی آشکار نمیروید
.24 «. پس هر کس که حج کند و یا عمره بجاي آورد. مانعی نیست که سعی صفا و مروه کند » ، 23 . سوره بقره، آیه 158 «. است
لرزش زمین » ، 25 . سوره حج، آیه 1 «. و خداوند گوهر امامت و ولایت را در نسل او ثابت و پایدار قرار داد » ، سوره زخرف، آیه 28
پس هر کس عهد خود شکند، تنها به زیان خود اقدام » ، 26 . سوره فتح، آیه 10 «. در آن ساعت، حقا امري بزرگ و سهمگین است
اگر شما و آن کسان که در زمین میزیند، جملگی کافر گردند، هر زیانی به خداوند » ، 27 . سوره آل عمران، آیه 144 «. کرده است
«. نرسانند
صبح انعکاس لبخند توست
سلمان هراتی زمین فقط پنج تابستان به عدالت تن داد و سبزي این سالها تتمه آن جویبار بزرگ است که از سرچشمه ناپیدایی
جوشید وگرنه خاك را بی تو جرات آبادانی نیست تو را با دیدنیهاي مانوس می?سنجم من اگر می?دانستم پشت آسمان چیست تو
همانی تو آن بهار ناتمامی که زمین عقیم دیگر هیچگاه به این تجربت?سبز تن نداد آن یکبار نیز در ظرف تنگ فهم او نگنجیدي
شب و روز بی قراري پلکهاي توست وگرنه خورشید به نورافشانی خود امیدوار نیست صبح انعکاس لبخند توست که دم مرگ به
جاي آوردي آن قسمت از زمین که نام تو را نبرد یخبندان است اي پهناوري که عشق و شمشیر را به یک بستر آوردي دنیا
نمی?تواند بداند تو کیستی
اینجا غدیر است
اسماعیل شفیعی سروستانی اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا صلواتک علیه و اله و غیبۀ ولینا و کثرة عدونا و شدة الفتن بنا و تظاهر
الزمان علینا اي جگرگوشه جانم غم تو شادي هر دو جهانم غم تو زمانی چند از خاموش شدن صداي توپها و خمپاره ها نمی گذرد.
از شبهاي بیم و روزهاي هراس. از آژیر ممتد آمبولانسها در صفی به درازاي ستونهاي نظامی در مسیري کشیده شده از فرودگاه تا
همه بیمارستانهاي شهر. از لبخند زنان و مردانی که ساعتهاي انتظار در کنار واحدهاي انتقال خون را غنیمت عمر، واسپس نعمت
هاي پروردگارشان می دانستند. از همه آنچه که تمامیت مردي را به مبارزه می طلبید. از صداي خمینی بزرگ و نگاه تیزش که
انفعال را در پاها و سکون در قلبهاي می کشت و از خیلی چیزهاي دیگر. از همه ایامی که بودن یا نبودن در میدانی به فراخی کره
ارض معنی می یافت و از آرزوهاي بلندي که گامها را براي صعود بر بلنداي قله تاریخ صلا می داد. تا نداي تاختن بر ظالم و دفاع
را بر « البیعۀ لله » از مظلوم به نام خدا از همه گلدسته ها و مناره ها بلند شود ;واسپس صبري جمیل تا امید برافراخته شدن پرچم
بلنداي آسمان در دلها زنده گرداند. افسوس که تا چشم گشودیم، آرزوهاي خرد و همتهاي حقیر در زیر شعارهایی خردتر از
آرزوها و حقیرتر از همتها سایه افکن بر رد گامهاي مردان مرد شد تا خامان ره نرفته دل به بازیهاي سیاسی و سیاست بازیهاي دون
خوش دارند. گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار! به کجا می توان برد این درد بزرگ و این بازگشت رفیقان از نیمه راه را؟
هیهات که فراموشی همه بزرگیها بدل به حیثیتی حقیر شده و انکار خوبیها مدالی آویخته کنار سینه ها و عاملی براي کسب وجاهت
در میان اشباح الرجال. نامردمانی که در تمامی ایام سخت بر فرش بی دردي غنودند و تماشاگر میدان شهادت مردان شدند تا شاید
تایید فرزندخواندگان شیطان و اولاد یهودا متضمن زندگی حقارت بارشان شود. از کدامین درد باید نالید؟ از همه آنچه بر صفحه
کاغذ آمد یا از بی مهري آنان که در وقت تاراج بقیۀ السیف خوبیها زبان در کام کشیده رخت اهل سلامت بر تن کردند. وه که
دورافتاده از عقل سیاسی. اگر گوش نیوشا و چشم بینا « سیاست » عینک سیاه سیاست زدگی اندازه عالم را تیره می نمایاند که
صفحه 58 از 62
داشتیم، درمی یافتیم که فجر صادق دمیده. سپیده سرزده و دیري نخواهد پایید که خورشید حقیقت واسپس غیبتی دراز طلوع می
کند تا جانی تازه به کالبد فسرده زمین و زمان بدهد. گوشهاي بسیاري دمیدن فجر صادق را شاهد بوده اند. نفسهاي بسیاري در زیر
را نادیده « خمینی » تلالؤ درخشان آن خورشید روي به زندگی و حیات دوباره آورده است. چگونه می توان چشم برهم نهاد و
را داشت به فراموشی سپرد و نام « اهل دیانت » را که با خود خبر پایان یافتن تاریخ غرب و شروع تاریخ مردان « انقلابی » انگاشت و
و یاد مردان مرد را که سینه سپر ساختند و با بال شهادت تا آسمان انس بالا رفتند، از صفحه قلب و سینه کاغذها زدود؟ از چه زمانی
به این بلاي خانمانسوز گرفتار آمده ایم که ذکر بلند صیادان مرغ عشق و مرغان بی تاب قاف معرفت را نشانه آلودگی به سیاست
به تفسیر آن می نشینیم؟ « عقل سیاسی » را در کدام مدرسه آموخته ایم که بی « الفباي سیاست » ؟ بازي و سیاست زدگی می شناسیم
هیهات که ندانستیم سیاست دورافتاده از فرهنگ آفت است و فرهنگ بی سیاست دلمشغولی آنان که سترون بر عرصه خاك می
به معاملات و مناسبات مردم می نگرد، سیاست را « اهل فرهنگ و تفکر » زیند. همواره بر این نکته اشاره داشته ایم که: آنکه از منظر
ذیل فرهنگ می شناسد تا مبنایی براي همه بودن و معنایی براي همه ملک داري عرضه کرده باشد. سیاستی که فرهنگ باطن آن را
دم می زنند با همه « فرهنگ » می نمایاند. سیاستی متکی به عقل سیاسی و نه سیاست بازي. بر اهل خرد پوشیده نیست که: آنانکه از
چیز کار دارند و براي همه چیز معنی اي می طلبند. رهنمایانی که در شب چراغی فراروي مردمان قرار می دهند تا سراب را آب
بر سر همه مناسبات ما و از جمله سیاست آن آورد که همگان شاهد آنیم. و « فرهنگ » مپندارند و مغیلان را مامن. وه که غفلت از
را به نام « موعود » سیاست بی اتکا و مبنا بر سر ادب و فرهنگ آن آورد که همگان از آن نالانیم. در هنگامه اي چهاردهمین شماره
ستاره آسمان امامت و ولایت تقدیم مشتاقان و منتظران می کنیم که نام و یاد محمد مصطفی، صلوات الله علیه، ما را « چهاردهمین »
به رجعت به آیین حقیقی آن عالی جناب، حضرت رحمۀ للعالمین فرا می خواند، آئینی که واسپس هزار و اندي سال دیگربار با
متذکر « خمینی بزرگ » . حضور مردي از تبار محمد، هم نام محمد، با لباس محمد و با صفت ناب رحمۀ للعالمین آشکار می شود
این نکته بود که نهضت بهمن ماه، طلایه دار حضور مهدي، علیه السلام، است و خرداد، سرآغاز فصل انتظار. همو که سروده بود:
والسلام سردبیر .« انتظار فرج از نیمه خرداد کشم »
درباره مرکز